مدح و ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم
دارد مسیـح مـا میآیـد دیگـر از راه پس خیر میبـیند گدا سرتا سر از راه ما قـبلۀ خود را گرفـتـیم آخـر از راه دست نـیاز از مـا و نـاز دلبـر از راه از شوق لبـریز است چشم جاده حتی از خانه بیرون ریخت هر دلداده حتی این دختر زهرا که نه! زهراست اصلا در صبر عـین زینب کبراست اصلا بین کریمان شُهـره در دنیاست اصلا جان علی موسی الرضای ماست اصلا ساکن شده اینجا! که چون باران ببارد در شـورهزار شهـر قـم گـنـدم بکارد در محـمـلـش امـنـیـتـی بـسـیـار دارد انـدازۀ یـک شـهـر خـدمـتـکـار دارد هـــم نــاقــهای آرام و بــیآزار دارد هم اینکه راهی راحت و هموار دارد اهل محل نه بد دهـن نه لات هـستـند تا چند خانه دور و بر سادات هـستند چشمی به ناموس خدا هرگز نخورده بر چـادر او جـای پا هرگز نخـورده سیلی به رویش بیهوا هرگز نخورده آسیـبی از شـلاق ها هـرگز نـخـورده امن است راهش بیبرو برگرد اینجا سر را به زیر انداخـته هر مرد اینجا دسـتی سـوی مـعـصـومـۀ طـه نـیامد پیـش نـگـاهـش خـیـزران بـالا نـیامد تا کـاخ بـالأجـبـار و با دعـوا نـیـامـد پـای پـیـاده یـک قــدم حــتـی نـیـامـد هر چند بیبی روزه بود اما غـذا بود در هر شـرایط احـترام او به جـا بود |